به قول شهيد مدرس

، وقتي كتابخانه اش را نگاه مي كردم غير از رمان ها و افسانه هاي خارجي، چيز ديگري به چشم نمي خورد. موقع خداحافظي يك كتاب با موضوع داستان هايي از حجاب به او دادم؛ شايد يك سوم قطر يكي از رمان هايش را هم نداشت،

با اكراه قبول كرد بعد گفت:

نمي دونم كي مي خواهي از اين كارات دست برداري؛ و در عصر الان زندگي كني ما كه براي عصر قجر نيستيم تا حجاب داشته باشيم؛ عزيزم در اين زمان حجاب معنايي ندارد.

با خنده گفتم:

به قول شهيد مدرس زماني مي رسد كه مساجد و تكايا و…..به عنوان منع خرافات بسته خواهد شد، اما سيل ها از رمان ها و افسانه هاي خارجي به اين كشور جاري خواهد گشت كه افكار غربي را در ذهن آنان پرورش مي دهد و به سوي فرار از اسلام آنان را سوق مي دهد. (۱)

نگاهي به كتابي كه در دستش بود انداخت و فكر كنم در ذهن، كتابخانه اش را مرور كرد.

گفتم عزيزم: حجاب داشتن مد است و اين بي حجابي است كه براي زمان قبل از اسلام است كه به اين نكته خداوند هم در قرآن  اشاره كرده است.

وَ لَا تَبَرَّجنَ تَبَرُّجَ الجَاهِلِيَّهِ الاُولَي وَ….. (۲)

و مانند روزگار جاهليت (قديم)زينت هاي خود را آشكار مكنيد.